سیده نعیمه زینبی | شهرآرانیوز؛ روزهای انتخابات است و همه دغدغه این را دارند که چه کسی امور اجرایی کشور را به عهده میگیرد. در مرتبه بعدی افراد به دنبال انتخابات شورای شهرشان هستند و میخواهند اداره آن به دست افراد توانمند بیفتد. اما در این هیاهو از روستاها هیچ خبری نمیرسد! در هیچ رسانهای از انتخابات شورای روستا سخنی نیست. روستا و شورای روستا قطعه نخست پازل انتخاب است که میتواند با شیوه درست به پله اول پیشرفت کشور تبدیل شود. اتفاقی که در «کریم آباد» رشتخوار رخ داد و با حضور دهیار دغدغهمند و آگاه در رأس امور، روستا در مسیر پیشرفت قرار گرفت.
روستایی که روبه نابودی میرفت، اکنون با بازگشت ۲۸ خانواده جان دوباره گرفته و در کشور شناخته شده است. حسن غلامی کریم آباد کسی است که پس از بازگشتش به روستا اتفاقات خوب را برای آن رقم زد. او در سالهای ۹۰ و ۹۳ دهیار نمونه کشور شده و در جشنوارههای روستایی مختلف رتبههای زیادی را نصیب روستای کریم آباد کرده است.
روستای کریم آباد در فاصله ۵کیلومتری رشتخوار و ۲۱۰ کیلومتری مشهد قرار دارد. این روستا در میانه جاده تربت حیدریه به خواف جا خوش کرده است.
سال ۱۳۷۶ قنات کریم آباد خشک شد و مهاجرت از روستا به شهر آن را به سوی خالی شدن از سکنه پیش برد. آن زمان غلامی جوان به مشهد مهاجرت کرد و با چند نفر از دوستانش در حاشیه شهر ساکن شد. حاشیهای که خودش مملو از حاشیه بود. خانه شان حاشیه کال بود. یک جوان روستایی که خبری از اعتیاد در روستایش نبوده است، باید هرروز دست رد به سینه معتادانی میزد که از مستأجر قبلی خانه مواد میخریده اند. تا ۲ ماه کارشان همین بود که مشتریان خماری را که حال طبیعی نداشتند، از دم در برگردانند. ترس و اضطراب هدیه اول مشهد به آنها بود. گاهی دیدن آسیبهای شهر برایشان این واهمه را داشت که با رفت وآمد به زادگاهشان این معضلات را به روستا منتقل کنند.
آنها با اینکه از کریم آباد فاصله داشتند، با آن زندگی میکردند. دغدغه هایشان به یک نشریه تبدیل شد که با هزینه شخصی به نام کوهیک (کوهی در نزدیکی روستا) چاپ میشد و وقتی به روستا بازگشتند، آن را میان اهالی توزیع میکردند. بچههای کریم آباد هر کجای شهر که ساکن بودند، جمعهها گردهمایی داشتند و حتی تیم فوتبال کریم آباد را در مشهد به راه انداختند. در کنارش موضوعات روی زمین مانده روستا سر از نشریه درمی آورد و بچههای روستا مسئولان وقت را نقد میکردند تا شاید روستایشان را از نابودی نجات بدهند. تعلق خاطری که به روستا داشتند، آخر کار خودش را کرد و آنها را به کریم آباد بازگرداند.
۱۳۸۵ سال بازگشت بود. «اولین نفری بودم که از روستا رفت و اولین نفری هم بودم که به روستا بازگشت.» او به قصد بهبود اوضاع به روستا بازگشت، اما هرطرحی را سر میانداخت، به دهیاری و شورای روستا ختم میشد. غلامی با نام باشگاه کشاورزان جوان در روستا فعالیتش را همراه با دوستانش آغاز کرد تا نخستین گامهای پیشرفت در روستا را بردارد و ظرفیتهای آن را به مردم بشناساند. یک سال طول کشید تا باشگاه در روستا راه بیفتد. ۴۰ نفر از اهالی روستا دور هم نشستند تا برای آن تصمیم بگیرند. هرکسی در روستا هنری داشت یا در پیشهای سرآمد بود، به باشگاه دعوت کردند تا در امور روستا مشارکت کند. «همیشه میگویم هرکه در روستا رشد کرده، روستا برایش هزینه کرده است. از شیشهای که در مدرسه شکسته تا درختی که پوستش را کنده است. حالا نوبت ماست که دینمان را به روستا ادا کنیم.»
شورای روستا که دغدغه جوانانش را دید، غلامی را دهیار روستا کرد و این مسئولیت تاکنون بر دوش او مانده است. غلامی از زمانی که سمت دهیاری را پذیرفته است، برای ارتقای روستا و تحقق ظرفیتهای پنهان تلاش میکند، تا جایی که نقش یک دهیار خوب و بومی آشکار میشود؛ مسئلهای که در روستاها از آن غفلت شده است. او میگوید: «متأسفانه نگاه قوم و قبیلهای در روستاها و شوراها حاکم است و کسانی که اقوام بیشتری دارند، رأی میآورند و ارادهای برای کار و ایجاد تحول در روستا ندارند.»
غلامی افزون بر کسب رتبههای استانی در جشنوارههای مختلف، تاکنون ۲ بار دهیار نمونه در سطح کشور شده است. او در سال ۱۳۹۹ دهیار نوآور جشنواره «روستایی شو» در کشور شد و روستایش نیز با طرح «سازه اجتماعی روستا و توسعه از درون» رتبه سوم را گرفت. اکنون بسیاری از علاقهمندان به روستا و جشنوارههای روستایی در کشور او را میشناسند. غلامی معتقد است: «وقتی که تخم مرغ از درون بشکند، جوجه میشود، ولی اگر از بیرون بشکند، درنهایت به نیمرو تبدیل میشود.»
شورا و دهیار همه تلاششان را برای بهبود وضعیت روستا میکنند. آنها روز دوم فروردین هرسال را به اسم روستا نام نهاده اند تا یک روز به نام «کریم آباد» گرد هم جمع شوند. در روز روستا از اهالی میخواهند که هرکس از خودش بپرسد من چه کاری میتوانم برای آبادانی «کریم آباد» انجام بدهم. این فراخوان به تشکیل چهارپنج کارگروه انجامیده است. برای روستا حساب بانکی باز شد تا کسانی که تمکن مالی دارند، وجوهی را به آن واریز کنند. در کنارش از کشاورزان و دامداران هم برای نوشتن سند توسعه روستا کمک گرفتند. در سال دوم در روز روستا از چوپانان تجلیل کردند. غلامی میگوید: «رسم است از دانشگاهیان تجلیل میشود. کسی از چوپان روستا که زحمت میکشد و دیده نمیشود، تقدیر نمیکند. ما در روز روستا از چوپانان تقدیر کردیم. همین اتفاق برای دیگر اهالی روستا انگیزه ایجاد کرد.»
آنها بعد به سراغ فرزندان روستا رفتند. نهال کاشتند و به نام آنها سند زدند و تحویل دادند. «دانش آموزی که پیش از این نهال را میکند، دیگر خودش مراقب بود. گاهی کودک سند درخت را قاب میگرفت و به دیوار خانه میزد.» حکم همیار روستا راهی برای مشارکت نوجوانان است تا آنها هم از فضای همیاری در روستا دور نباشند. «وقتی مبنای کار مشارکت باشد، میبینی ۴۰ نفر دهیار داری که از تو دل سوزتر هستند.» همه این ها، اتفاقات خوب را از درون روستا رقم میزند.
سند توسعه روستای کریم آباد از آن اتفاقاتی است که نباید به سادگی از کنارش گذشت. سندی که با شعار «کوچک زیباست» تدوین شده است. «کشور کوچک من» نام دیگر روستای کریم آباد در میان اهالی است. سند توسعه با این نگاه شکل گرفته است که نباید از تهران برای روستا تصمیم گرفته شود. «کسی که با روستا، فرهنگ، ظرفیتها و کاستیهای آن آشنا نیست، چطور میخواهد بگوید چه چیزی برای روستا بهتر است؟»
آنها به سراغ بومیها رفتند و از آنها میپرسیدند که نیازشان چیست و بر اساس آن سند توسعه بیست ساله روستا را در سال ۱۳۹۱ تدوین و برای تحقق اهداف آن تلاش کردند. اتفاقی نیکو که کریم آباد را در کشور مطرح کرد. احداث خانه ورزش، خانه عالم و بسیاری از اتفاقات خوبی که در روستا افتاده، حاصل پیگیری اهداف تعریف شده در سند است. ایده سند توسعه روستا با تلاش بنیاد علوی در ۵۰ روستای رشتخوار در حال گسترش است و غلامی میگوید: «ما مسیر رسیدن به سند را برای روستاها تسهیل میکنیم. این اتفاق باید در هر روستا توسط بومیهای آن رخ دهد.»
مدیریت منابع آبی روستای کریم آباد از گامهای اساسی در حفظ روستا و گسترش آن در این سال هاست. غلامی میگوید: «سال اولی که کار روستا را شروع کردیم، کشاورزی سنتی و غرقابی بود، درحالی که ما فقط یک قنات آب داریم که اکنون به چاه تبدیل شده است. ما کشاورزی را به زیر پای روستا بردیم و تجمیع کردیم. در یک سوی روستا فقط پسته و زعفران کاشته میشود؛ ۲ محصول کم آب و راهبردی.»
ساخت استخرهای ذخیره آب از موضوعهای مهمی است که برای مدیریت منابع آبی در این روستا اتفاق افتاده است. دهیار روستا میگوید: «با همکاری مردم ۱۱ استخر ساختیم که در تابستان آب لازم را برای کشاورزی و دامداری تأمین میکنند و با همین شگرد ۳۰ هکتار زمین زیر کشت را به ۱۳۰ هکتار رساندیم.»
دهیار کریم آباد به موضوع اشتغال روستایی، کشت گیاهان دارویی و اصلاح نژاد دامها نیز وارد شده است و با همکاری بنیاد علوی در شهرستان رشتخوار حدود ۱۵۰ هکتار را زیر کشت گیاهان دارویی برده اند.
بازگشت ۲۸ خانوادهای که مهاجرت کرده و در حاشیه شهر مشهد یا در تربت حیدریه ساکن شده بودند، نشان از حال خوب روستا دارد. غلامی میگوید: «جوانهای روستای کریم آباد اکنون اقبال بیشتری برای سکونت در اینجا دارند.» اکنون ۳ عضو شورای روستا از مهاجرانی هستند که به روستا بازگشته اند. نانوای روستا که از شهر بازگشته ۳ نفر ناشنوا را مشغول به کار کرده و این شغل را به دیگر اهالی هم آموزش داده است تا اکنون در ۸ نانوایی شهرستان رشتخوار یک کریم آبادی مشغول به کار باشد. هویت روستایی از دیگر مسائلی است که غلامی برای آن تلاش میکند: «هویت روستا باید برگردد. حجم زباله روستا با شهر مقایسه شدنی نیست. امنیت روستا بی نظیر است. ما طلاق نداریم. در این چند موضوع ما از تهران هم جلوتریم. درحالی که نگاه این است که پیشرفت در سازهها و ساختمانهای بزرگ و خیابانهای شلوغ است.»